یکی از رایج‌ترین بیماری‌هایی قرن حاضر اختلال افسردگی است و شما باید به عنوان یک روانشناس از خود بپرسید اختلال افسردگی چیست؟  در کتاب آسیب شناسی روانی دکتر مهدی گنجی برای افسردگی چنین تعریفی را ارائه شده است: افسردگی عبارت است از یک دوره طولانی غم، روحیه بد و گوشه‌گیری. مواردی همچون فقدان از دست دادن، شکست، تجربه‌هایی مانند از دست دادن شغل و یا فوت بستگان نزدیک می‌تواند باعث آغاز دوره‌ای از غم، خمودگی و تکرار دائمی برخی از افکار منفی شود. بسیاری از افراد می‌توانند این احساسهای منفی  را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود بازگردند. اما برای برخی از افراد سمپتوم‌ها ( نشانه‌ها) افسردگی به مدت طولانی باقی می‌ماند و همه جوانب زندگی آنها را در بر می‌گیرد. البته باید بدانید گاهی افسردگی بدون حضور رویدادهای منفی مانند از دست دادن‌ها و یا شکست‌ها روی می‌دهد. بنابراین کسانی که می‌خواهند کار خود را در این زمینه آغاز کنند باید دانش خود را بالا ببرند و تلاش کنند از روانشناسی زرد و یا مواردی که آنها را به بیراهه می‌برد به دور باشند ( اگر می‌خواهید دانش تخصصی خود را بالا ببرید و برای اختلال افسردگی در روانشناسی اقدام کنید، می‌توانید در دوره سه ماهه آموزش جامع روانشناسی شرکت کنید).

بررسی سمپتوم‌های افسردگی بالینی و یا افسردگی عمده

افسردگی بالینی یعنی افسردگی پاتولوژیک و قابل دیاگنوز با معیارهای رسمی DSM-5 که در اکثر کتاب‌ها مترادف با افسردگی عمده در نظر گرفته می‌شود. در این اختلال، فرد نمی‌تواند کارهای عادی زندگی روزمره خود را به خوبی انجام دهد. در بیماری افسردگی سمپتوم‌های هیجانی و انگیزشی، شناختی، رفتاری و وفیزویولژیک دیده می‌شوند که روانشناسان باید تسلط کافی به آنها داشته باشند.

آشنایی با اختلال افسردگی

سمپتوم‌های هیجانی و انگیزشی

سمپتوم‌های هیجانی و انگیزشی از جمله سمپتوم‌های اختلال افسردگی هستند. برخی از این سمپتوم‌ها به شرح زیر هستند:

  • این افراد زود گریه می‌کنند و دوره‌های گریه کردن آنها نزدیک بهم است.
  • این افراد به ندرت هیجان‌های مثبت و یا لذت بخش را تجربه می‌کنند.
  • این افراد  حس شوخ طبعی خود را از دست می‌دهند و به ندرت لبخند می‌زنند.
  • این افراد معمولا بی انگیزه هستند.
  • این افراد در تعامل با دیگران یا انجام دادن کارها پیشقدم نمی‌شوند.

به طور کلی، از سمپتوم‌های دیگر هیجانی و انگیزشی می‌توان به این موضوع اشاره کرد که این افراد معمولا انگیزه درونی برای انجام کارها ندارند و محرک‌های بیرونی ( فشار و یا اجبار) باعث می‌شود  که کارهایشان را انجان دهند. انزواطلبی یکی از مشخصه‌های آنهاست. افراد افسرده تمایل ندارند از جای خود تکان بخورند و  تمایلات جنسی آنها به شدت کاهش می‌یابد.

سمپتوم‌های شناختی

در کنار سمپتوم‌های هیجانی در اختلال افسردگی، سمپتوم‎های شناختی یکی دیگر از مواردی هستند که برای این افراد رخ می‌دهد. این افراد معمولا احساس بی‌فایدگی، خلا و تهی بودن دارند. افراد افسرده درباره توانایی‌های خود باورهای بدبینانه دارند و این اعتقاد را دارند که دیگران نمی‌توانند به آنها کمک کنند. افراد افسرده معمولا خود را بی‌لیاقت و بی‌عرضه می‌دانند و از خودشان ایراد می‌گیرند. آنها خودشان را مسخره می‌کنند و حتی بسیاری از آنها تصور می‌کنند مرگ آنها به نفع اطرافیانشان است و به خودکشی فکر می‌کنند. از علائم دیگر اختلال افسردگی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ناتوانی در تمرکز حواس
  • ناتوانی در تصمیم گیری سریع و آسان
  • تفکر غلط، اشتباه و ناقص ( یعنی باورهای غیر منطقی و ناموجهی در ذهنشان وجود دارد که منجر به تصمیم‌گیری‌های بد می‌شود)

سمپتوم‌های رفتاری

یکی دیگر از سمپتوم‌هایی که در اختلال افسردگی باید به آنها توجه داشته باشید سمپتوم‌های رفتاری هستند. به طور مثال، گفتار و رفتار این افراد آهسته می‌شود و با جملات کوتاه به دیگران جواب می‌دهند. آنها از لحاظ فیزیکی غیر فعال هستند و ممکن است ساعت‌ها در رختخواب خود بمانند و به طور دائم احساس خستگی، بی‌رمقی و کمبود انرژی داشته باشند. کم تحرکی روانی – حرکتی اصطلاحی است که به کند شدن همه حرکات بدنی، ژست‌های بیانی و واکنش‌های خود جوش این افراد گفته می‌شود. نشانه‌ها و سمپتوم‌های رفتاری به شرح زیر هستند:

  • حرکات بدنی آنها آهسته است
  • آهسته فکر می‌کنند
  • قبل از پاسخ دادن به سوال مدت طولانی وقفه دارند
  • با صدای کوتاه حرف می‌زنند و محتوا حرف‌هایشان اندک است و یا اصلا حرف نمی‌زنند
  • دیر واکنش نشان میدهند

کم تحرکی روانی و حرکتی در اکثر افراد مبتلا به اختلال افسردگی دیده می‌شود، اما تمامی روانشناسان باید به این مسئله توجه داشته باشند که پرتحرکی روانی و حرکتی یکی دیگر از علائمی است که نشان می‌دهد فرد مبتلا به اختلال افسردگی است. علائم پرتحرکی روانی و حرکتی به شرح زیر هستند:

  • این افراد نمی‌توانند یک جا آرام بنشینند
  • این افراد تند تند راه می‌روند
  • این افراد دست‌ها، لباس‌ها، یا سایر اشیا را دائم می‌کشند و یا می‌مالند.
  • این افراد دست‌های خود را دور هم می‌چرخانند.
  • این افراد لباس‌های شلخته و یا کثیف می‌پوشند.
  • این افراد به بهداشت خود اهمیت نمی‌دهند.

سمپتوم‌های فیزیولوژیک

در کنار تمامی موارد در اختلال افسردگی، شما باید به عنوان یک مشاوره و یا درمانگر  سمپتوم‌های فیزیولوژیک را در نظر بگیرید. این سمپتوم‌ها به شرح زیر هستند:

  • اشتها و تغییر وزن (این افراد کمتر و یا بیشتر از گذشته می‌خورند، برای آنها خوراکی‌ها و غذاهای مختلف بی‌مزده است)
  • یبوست (افراد مبتلا به افسردگی ممکن است چندروز پشت سر هم به دستشویی نروند)
  • اختلال خواب ( این افراد نمی‌توانند راحت بخوابند، چندین بار از خواب می‌پرند، کابوس‌های زیادی می‌بیند و به اینسومنیا مبتلا می‌شوند)
  • اختلال در سیکل ماهانه عادی زنان ( پریودهای آنها یا از حد معمول بیشتر است و یا ممکن است چند ما پریود نشوند)
  • بیزاری از فعالیت جنسی ( برانگیختگی جنسی در این افراد به شدت کاهش می‌یابد)

آشنایی با اختلال افسردگی

آشنایی با معیارهای DSM-5 برای اپیزود افسردگی عمده

برای اینکه بتوانید به عنوان یک روانشناس اختلال افسردگی را تشخیص دهید، باید آنها را بر اساس معیارهای DSM-5 انطباق دهید.

A: از بین سمپتوم‌های زیر، 5 سمپتوم و یا بیشتر در طول یک دوره 2 هفته‌ای باید حضور داشته باشند که نشان می‌دهند عملکرد فرد با عملکرد قبلی او متفاوت است. به این مسئله توجه داشته باشید سمپتوم‌هایی که علت‌های پزشکی دارند نباید در این فهرست گنجانده شوند. این سمپتوم‌ها به شرح زیر هستند:

  • فرد بیشتر طول روز و تقریبا هر روز خلق افسرده دارد ( این موضوع را خود فرد و یا دیگران اظهار می‌کنند. به این مسئله توجه داشته باشید که این حالت در نوجوانان و کودکان ممکن است به صورت زودرنجی و یا زودخشمی نشان داده شود)
  • فرد بیشتر طول روز و تقریبا هر روز تمامی فعالیت‌هایش را به شدت بی علاقه انجام می‌دهد
  • این فرد به طول چشمگیری چاق و یا لاغر می‌شود ( چاق و یا لاغر شدن چشمگیر یا معنا دار یعنی اینکه فرد در عرض یک ماه و یا بیشتر 5 درصد از وزن خود را از دست می‌دهد و یا 5 درصد به وزنش اضافه می‌شود. در رابطه با کودکان ممکن است اضافه وزنی را که از مرحله رشد آنها انتظار می‌رود نشان ندهند)
  • بی خوابی یا پرخوابی تقریبا در همه رزها
  • پرتحرکی روانی- حرکتی و یا کم تحرکی روانی – حرکتی تقریبا در هر روز مشاهده می‌شود.
  • تقریبا فرد در هر روز احساس می‌کند بی حال و بی رمق است یا انرژی خود را از دست داده است.
  • تقریبا فرد در هر روز احساس می‌کند بی ارزش است یا بی دلیل احساس گناه دارد.
  • تقریبا فرد هر روز توانایی فکر کردن یا تمرکز حواس خود را از دست می‌دهد.
  • این فرد به طور دائم به مرگ فکر می‌کند.

B: این سمپتوم‌ها باعث می‌شوند فرد رنج یا نابسامانی شدید را در عملکرد اجتماعی، شغلی و یا سایر جنبه‌های مهم زندگی داشته باشد.

C: علت این اپیزود را نمی‎توان به اثر فیزیولوژیک و مستیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت دارد ( در صورتی که فرد به دلیل اختلال کم کاری غده تیروئید این علائم را تجربه کند، نمی‌توان آن را افسرده دانست).

مسئله بسیار مهم در تشخیص اختلال افسردگی

باید بگوییم که روانشناسان قبل از هر گونه تصمیم‌گیری در مورد اختلال افسردگی باید فرهنگ و قومیت را در نظر بگیرند و بدانند که در آن فرهنگ زمانی که فردی عزیزی را از دست می‌دهد چگونه رنج و ناراحتی خود را از دست می‌دهد و چه انتظاراتی از آن فرد می‌رود. شاید کم‌حرفی بخشی از واکنشی باشد که انتظار می‌رود فرد در زمان یک رویداد سخت از خود نشان دهد.

آشنایی با اختلال افسردگی

معرفی اختلال افسردگی دائم

بنا بر تعریفی که دکتر گنجی در کتاب آسیب شناسی روانی ارائه داده است اختلال افسردگی دائم مود افسرده است که در اکثر ساعات روز و اکثر روزها به مدت 2 سال روی می‌دهد ( این مقدار برای کودکان و نوجوانان یک سال است). این اختلال جدید در DSM5 از ترکیب دو اختلال قدیمی اختلال افسردگی عمده مزمن و اختلال دیستیمیک  گرفته است. قبل از اختلال افسردگی دائم ممکن است افسردگی عمده روی دهد و در طول اختلال افسردگی دائم اپیزودهای افسردگی عمده روی می‌دهند.

افرادی که به مدت دو سال سمپتوم‌هایی با معیارهای اختلال افسردگی عمده دارند می‌توانند به اختلال افسردگی دایم مبتلا شوند. گاهی گفته می‌شود که این افراد افسردگی دوبله دارند. اختلال دیستمیک به اختلالی گفته می‌شود که افراد مبتلا به اختلال افسردگی دائم معمولا دچار اپیزودهای نبستا شدیدتری از افسردگی عمده نیز می‌شوند.  با از بین رفتن اپیزود افسردگی عمده، این افراد دوباره به وضعیت دائمی دیستیمیا باز می‌گردند. حضور همزمان افسردگی  به شکل خفیف و شدید گاهی افسردگی دوبل نامیده می‌شود.

موارد دیگر برای تشخیص افسردگی دایم

با توجه به این که آیا یک ایپزود افسردگی عمده حضور دارد یا نه، چند سمپتوم توصیفی اضافی یا اسپسیفایر برای افزایش دقت دیاگنوز به کار می‌روند. برای مثال، افراد مبتلا به اختلال افسردگی دائم با سندروم دیستیمیک خالص کسانی هستند که حداقل 2 سال گذشته معیارهای لازم برای یک ایپزود افسردگی عمده را برآورده نکرده‌اند. اسپسیفایر به همراه اپیزود افسردگی عمده دائمی نشان می‌دهد که در یک دوره حداقل دو ساله یک اپیزود افسردگی عمده حضور داشته است. اسپسفایر به همراه اپیزودهای متناوب افسردگی عمده همان افسردگی دوبله است. در دو مورد آخر، باید مشخص کرد که آیا بیمار در حال حاضر در یک اپیزود افسردگی عمده قرار دارد یا نه.

افراد مبتلا به اختلال افسردگی دائم و تقریبا همیشه به طور مزمن غمگین هستند. آنها به مدت چند سال بسیاری از سمپتوم‌هایی را که در اپیزودهای افسردگی عمده یافت می‌شوند، دارند که از آن جمله می‌توان به خلق پایین، احساس خستگی مفرط، ناامیدی، دشواری در تمرکز حمواش و مشکلاتی در اشتها و خواب اشاره کرد.

وجه تفاوت اختلال افسردگی دائم و اختلال افسردگی عمده چیست؟

وجه تفاوت اختلال افسردگی دائم و اختلال افسردگی عمده در تعداد و شدت سمپتوم ها، مدت سمپتوم‌ها و خود سمپتوم‌ها است.

  • برای مبتلا شدن به اختلال افسردگی دائم به 3 سمپتوم نیاز است، در حالی که اختلال افسردگی عمده حداقل به 5 سمپتوم نیاز دارد. اختلال افسردگی عمده مستلزم این است که خلق افسرده «تقریبا هر روز» حضور داشته باشد، در حالی که اختلال افسردگی دائم مستلزم «بیشتر روزها» است (دانشجویان روانشناسی و درمانگران باید به این نکات توجه زیادی داشته باشند).
  • سمپتوم‌های اختلال افسردگی عمده باید برای حداقل 2 هفته ادامه داشته باشد، در حالی که مدت بیماری در اختلال افسردگی دائم 2 سال برای بزرگسالان و 1 سال برای کودکان است.

در طول اپیزودهای مود افسرده، حداقل دو سمپتوم از شش سمپتوم مندرج در معیار B ( که در بالا و دربخش آشنایی با معیارهای DSM-5 برای اپیزود افسردگی عمده به آنها اشاره کردیم) حضور دارند. این سمپتوم‌ها به بخشی از تجربه‌های روزمره افراد تبدیل شده‌اند، مخصوصا در مورد افرادی که این اختلال بسیار زود شروع شده است ( همیشه همینطور بوده‌ام، از وقتی یادم می‌آید ناراحت و غمگین هستم) به همین دلیل، ممکن است فرد این وضعیت را گزارش ندهد، مگر اینکه مستقیما از او سوال شود. در طول دوره 2 ساله که برای کودکان و نوجوانان هرگز پیش نیامده است که فرد بیشتر از 2 ماه فاقد سمپتوم‌های این اختلال باشد.

آزمون‌هایی که برای تشخیص بیماری افسردگی به کار می‌روند!

برای معاینه آبجکتیو وضعیت روانی بیماران افسرده چهار تست یا مقیاس از همه معروف‌تر هستند که به شرح زیر هستند:

  • مقیاس خود سنجی افسردگی زانگ
  • مقیاس رتبه‌بندی هامیلتون برای افسردگی
  • مقیاس افسردگی راسکین
  • مقیاس افسردگی بک

سخن پایانی 

تا به اینجا تلاش کردیم اطلاعات کاملی را در مورد اختلال افسردگی و درمان اختلال افسردگی با شما به اشتراک بگذاریم. همانطور که متوجه شده‌اید روانشناسان و درمانگران باید به وجوه مختلف این اختلال توجه زیادی داشته باشند تا بتوانند به بیماران کمک کنند سلامتی خود را بازیابند. در صورتی که تجربه‌ای در این زمینه دارید، در بخش کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید.

تمامی مطالب این مقاله برگرفته از کتاب آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5 دکتر مهدی گنجی است.