نظریه شناختی و یا شناخت درمانی یکی از نظریه‌هایی است که در 40 سال اخیر شدیدا مورد توجه قرار گرفته است. امروزه، این نظریه مبنای بسیاری از تکنیک‌های روان درمانی است و به شما کمک می‌کند در درمان بیماران خود بسیار موفق عمل کنید. در کتاب آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5 دکتر مهدی گنجی اینگونه بیان می‌شود که در 40 سال گذشته روانشناسی بالینی بر روی یک موضوع مهم تمرکز کرده است و به اطلاعات مفیدی در رابطه با عوامل شناختی و نقش مهم آنها در ایجاد و تداوم اختلالات روانی پی برده است و همین امر باعث شده است این روزها شناخت درمانی به یک روش پرطرفدار تبدیل شود.

طرز فکرهای غلط و ابتلا به بیماری‌های روانی

در نظریه شناختی به این مسئله اشاره می‌شود که طرز فکرهای غلط و غیر عادی درباره خود یا دنیا و یا در موارد دیگر، به علت اشتباه در پردازش و تفسیر اطلاعات فرد دچار مشکلاتی مانند بیماری افسردگی می‌شود. در این نظریه، به این مسئله اشاره می‌گردد اختلالات اضطرابی می‌توانند در مورد سو گیری در پردازش اطلاعات به وجود بیایند. به طور مثال، بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی داده‌ها را با سوگیری و یا به صورت منفی پردازش می‌کنند و همین امر باعث به وجود آمدن مشکلات روحی و  روانی می‌شود. بر اساس نظریه شناختی، درمان‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که به رفع شناخت‌های غیر عادی بپردازند و آنها را تغییر دهند. دو نوع اولیه شناخت درمانی به شرح زیر هستند:

  • شناخت درمانی آرون بک
  • روان درمانی عقلانی هیجانی آلبرت الیس

معرفی شناخت درمانی آرون بک

آرون بک که امروزه به عنوان موسس شناخت درمانی و نظریه شناختی شناخته می‌شود در مکتب روانکاوی آموزش دیده بود. او بر این عقیده بود که روان کاوی به خوبی نمی‌تواند افسردگی را درمان کند. در واقع، او به این موضوع اشاره می‌کرد که ادراک و تجربه فرآیندهای فعالی هستند که می‌توانند از اطلاعات مربوط به درون و بیرون افراد استفاده کنند. شناخت افراد باعث می‌شود که آنها رویدادها را به گونه خاصی تفسیر کنند و زندگی خود را بر اساس آن تفسیری که بدست آورده‌اند پی ببرند. رفتار نادرستی که در افراد دیده می‌شود در نتیجه طرز فکر نادرست آنهاست.

همه چیز در مورد نظریه شناختی

در رویکرد شناخت درمانی که بر اساس نظریه شناختی است درمانگر به مراجع کمک م‌کند تا افکار پنهانش را نشان دهد. به طور مثال، ممکن است در اطرافیان خود اشخاصی را دیده باشید که می‌گویند: «من بی عرضه هستم» و یا «من خنگ هستم». زمانی که این افکار مشخص می‌شوند روانشناس می‌تواند به این موضوع پی ببرد که شما دچار نگرش اشتباهی در مورد خود هستید و در نتیجه درمان آغاز می‌شود.

تکنیک‌های به کار برده شده در شناخت درمانی

در شناخت درمانی که بر اساس نظریه شناختی کار می‌کند تکنیک‌های زیر به کار برده می‌شوند:

  • روشی که مراجعان بر اساس آن اطلاعات را پردازش می‌کنند به چالش کشیده می‌شود.
  • درمان جو به استدال‌های غلط فکری خود پی می‌برد.
  • تمرینات خود نظارتی برای متوقف کردن افکار منفی انجام می‌شود.
  • عبارات و تمرینات مثبت افزایش پیدا می‌کند.
  • تکالیفی برای به چالش کشیدن افکار غیر منطقی انجام می‌شوند.

به طور کلی، در رویکرد شناخت درمانی نظریه شناختی همواره تلاش می‌شود تا استدال‌های ذهنی افراد تغییر کنند و آنها به سمت استدال‌های مثبت حرکت کنند. این مسئله می‌تواند افراد را از منفی نگری نجات دهد و در نتیجه آنها می‌توانند زندگی بهتری را تجربه کنند و بسیاری از اختلالات روانی از جمله افسردگی و اضطراب که می‌تواند ناشی از این موارد باشند از بین می‌روند.

معرفی رفتار درمانی عقلانی هیجانی

یکی دیگر از رویکردهایی که بر اساس نظریه شناختی کار می‌کند رویکرد رفتار درمانی عقلانی و هیجلانی است که آلبرت الیس موسس آن است. رفتار درمانی عقلانی هیجانی که با نام اختصاص REBT شناخته می‌شود به این مسئله می‌پردازد که انسان‌ها ذاتا منطقی و غیر منطقی، عاقل و دیوانه هستند و این مسئله به صورت بیولوژیک ابدی است. الیس به مراحل رشدی افرادی کاری ندارد، اما به این مسئله اشاره می‌کند کودکان بیشتر از بزرگسالان در مقابل عوال تاثیرگذار محیطی و تفکر غیر منطقی آسیب پذیر هستند. انسان‌ها به صورت ذتی ساده لوح و تلقین پذیر هستند و به سادگی ناراحت می‌شوند. اما در باطن خود ابزارهایی برای کنترل افکار و احساسات خود دارند.

در این رویکرد، روان درمان گران هم صراحت دارند و هم فعال هستند. آنها مانند یک معلم به مراجعان خود آموزش می‌دهند که شناخت‌های خود را تصحیح کنند و شناخت‌های جدید را بیاموزند. باورهایی که از کودکی درون انسان‌ها وجود دارند، برای اینکه بتوانند تغییر کنند نیازمند منطق هستند و باید به صورت منظم برای افراد تکرار شود.

همه چیز در مورد نظریه شناختی

روان درمانگران در این مسیر باید به حرف‌های درمان جویان خود به خوبی گوش دهند تا بتوانند حرف‌های غیرمنطقی و باور غلط آنها را به درستی تشخیص دهند. سپس روان درمانگر باید درمان جو را با مشکلاتش رو به رو کند. روان درمانگرانی که در این حیطه مشغول به کار هستند باید دارای خصوصیات زیر باشند:

  • باهوش
  • با معلومات
  • دلسوز
  • با ادب
  • صادق
  • رو راست
  • منظم

هدف اصلی در رفتار درمانی عقلانی هیجانی چیست؟

ممکن است اکنون که شما با رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر اساس نظریه شناختی آشنا شده‌اید این سوال برای شما پیش بیاید که هدف آن چیست. به طور کلی، هدف این رفتار درمانی کمک به انسان‌ها برای دید منطقی به مسائل است و همین امر باعث می‌شود که زندگی پربارتری داشته باشند.  همچنین، رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر اساس نظریه شناختی در تلاش است تا به افراد کمک کند عادات فکری مخرب را کنار بگذارند و به دنیا بهتر نگاه کنند.

سخن پایانی

تا به اینجا تلاش کردیم اطلاعات کاملی را در مورد نظریه شناختی در اختیار شما قرار دهیم. همانطور که متوجه شده‌اید این نظریه بیشتر بر استدالال‌های ذهنی تمرکز دارد و در تلاش است با رفع استدلال‌های ذهنی به افراد کمک کند به شناخت بهتری از خود و دنیای اطراف خود دست پیدا کنند. شناخت درمانی و رفتار درمانی عقلانی و هیجانی از جمله مواردی هستند که در این نظریه مد نظر قرار دارند و به افراد کمک می‌کنند بسیاری از اختلالات روانی را که برگرفته از استدلال‌های اشتباه آنهاست درمان کنند.