با قابلیت جدید فرینش می توانید تست های روانشناسی را به صورت آنلاین در دسترس داشته باشید.

سبد خرید شما خالی است.

کارل راجرز که بود؟ | آشنایی با یکی از نظریه پردازان شخصیت

کارل راجرز که بود؟ | آشنایی با یکی از نظریه پردازان شخصیت

فهرست مطالب

کارل راجرز یکی از روانشناسان برجسته قرن حاضر است که با نظریات و روشهای درمانی خود توانست دنیای مشاوره را دگرگون سازد. او در یک خانواده مذهبی و مطرح در آمریکا به دنیا آمد و همین امر باعث شد که رویکرد مذهبی داشته باشد و پس از تصمیم گرفت با روشهای غیر مذهبی به مردم کمک کند. امروزه، روانشناسان بزرگ دنیا به این مسئله اشاره می‌کند پیشرفت‌هایی که در علم روانشناسی و مشاوره رخ داده است وام‌دار راجرز است.

کارل راجرز کیست

راجرز در سال 1902 متولد شد و در یک خانواده هشت نفری رشد کرد که فرزند چهارم خانواده بود. پدر او در رشته مهندسی عمران کار می‌کرد و همین امر باعث شد که سالیان زیادی از خانه دور باشد و مادرش وظیفه تربیت آنها را بر عهده داشت. راجرز در سال 1919 به قصد تحصیل در رشته کشاورزی وارد این رشته شد و در عین حال فعالیت‌های مذهبی را که در کلیسا انجام می‌داد ادامه داد. در یک سفر مذهبی به همراه دانش آموزان مسیحی به پکن به تاریخ علاقه پیدا کرد و رشته خود را تغییر داد.

کارل راجرز کیست

در سن 22 سالگی، با دوست دوران کودکی‌اش به نام هلن الیوت ازدواج کرد و خانواده‌هایشان با این ازدواج به شدت مخالف بودند. ثمره این ازدواج دختری به نام ناتالی و پسری به نام دیوید بود.  در همین راستا بود که او به علم روانشناسی علاقه زیادی پیدا کرد و تلاش کرد از روش‌های غیر مذهبی به مردم کمک کند مشکلات خود را رفع کنند. در پایان، او دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا در رشته روانشناسی گرفت و در تز دکترایش به اندازه گیری تنظیم یا سازگاری شخصیت در کودکان پرداخت. زندگینامه کارل راجرز سراسر تصمیماتی است که او در برهه‌های مختلف زندگی‌اش گرفت و مسیر خود را تغییر داد. به همین دلیل، دانشجویان روانشناسی باید تمامی زندگی‌نامه ها از جمله بیوگرافی کارل راجرز را به طور کامل بخوانند و اطلاعاتی را در مورد آشنایی با کارل راجرز کسب کنند.

فعالیت‌های راجرز در انجمن کودکان و تغییرات گسترده در زندگی او

زمانی که اولین فرزند راجرز به دنیا آمد، او در نظر داشت که فرزندش را برا ساس اصول رفتارگرایی واتسون تربیت کند. راجرز بیشتر مطالعاتش در حوزه روانشناسی کودک بود و همین امر باعث شد که او عضو انجمن پیشگیری از ظلم کودکان باشد. او کتاب درمان بالینی کودکی مشکل دار را نوشت و همین کتاب باعث شد که او بتواند کرسی استادی دانشگاه اوهایو را از آن خود کند.

راجرز بعدها به این نتیجه رسید که علم زیاد و مخربی که در رابطه با تربیت فرزندان داشته است ممکن بوده است که به فرزندانش آسیب بزند، اما همسرش مادر خوبی برای فرزاندانش بود و اجازه نداد که این اتفاق بیافتد. او به این مسئله اذعان داشت که مشاهده رشد فرزندانش کمک بزرگی به او کرده است تا بتواند نظریاتش را اصلاح کند. زیرا او متوجه شد که مسائل زیادی در رابطه با انسان‌ها وجود دارد که هیچ شغل و حرفه‌ای به او آموزش نداده است.

کار راجرز در تمامی سالهایی که در انجمن حمایت از کودکان فعالیت داشت توانست نتایج خوبی را بدست بیاورد و این تجربیات را وارد رویکرد روان درمانی کرد. او به این نتیجه رسید روش روانکاوی که در گذشته در این انجمن به کار می‌رفت تاثیر چندانی نداشت و یک روش غیر موثر بود. همچنین، او به این مسئله رسیده بود که اغلب روانشناسان مطرح در رابطه با روش‌های درمانی با یکدیگر متحد النظر نیستند و اختلاف نظرات زیادی دیده می‌شود.

از طرف دیگر، او به خوبی به این امر واقف شده بود که روشهایی مانند بصیرت یا شهود نیز اثربخش نیست و در پایان یاس و ناامیدی زیادی را برای درمان‌جویان به همراه می‌آورد. کارل راجرز در آن زمان تحت تاثیر تفکرات آدلر قرار داشت و به این نتیجه رسید که مطالعات مورد را کنار بگذارد. همچنین، او به این نتیجه رسید به جای اینکه در گذشته به دنبال مشکل باشد، باید زمان حال بیمار را مد نظر قرار دهد.

کارل راجرز در اواخر عمر چه فعالیت‌هایی را انجام می‌داد؟

کارل  راجرز از دانشگاه ویسکانسین  استعفا دارد و به لاهویا رفت و عضو انستیتو علوم رفتاری شد. اما پس از مدتی او و چند تن از همکارانش که عقاید انسان گرایانه داشتند از این انستیتو جدا شدند و مرکز مطالعات شخصی خود را راه‌اندازی کردند. همچنین، راجرز با گروه‌های زیادی همکاری می‌کرد و در تدریس حساسیت بالایی داشت. کارل راجرز همواره به دنبال کشف شرایطی بود تا به انسانها کمک کند پتانسیل درونی خود را پیدا کنند. همین امر باعث شد که به صلح جهانی علاقه زیادی نشان دهد. در سال 1985، سازمان دهی فعالیت‌های صلح طلبانه ژنو را بر عهده گرفت و در سال 1986 چندین کارگاه صلح را در مسکو راه‌اندازی کرد. او در پایان در 85 سالگی به دلیل ایست قلبی جان خود را از دست داد.

آشنایی با نظریه روانشناسی فرد مدار کارل راجرز

کارل راجرز را می‌توان یک انسان گرا دانست که برای درمان بیماران نظریه مراجع محور را مطرح کرد و به یک شخصیت بسیار بزرگ در روانشناسی انسان گرایانه تبدیل شد. او به این مسئله اعتقاد زیادی داشت که پیشرفت درمان باید با تفاهم بیمار و درمان گر و بدون هر گونه تعصب و سوگیری باشد.

او در طول سالهایی که کار کرده بود تحت تاثیر فیلسوف مارتین بوبرف بود که به اصالت وجود تاکید داشت. او بر این باور بود که تاکید بر تایید نظر دیگران و باور به توانایی‌های آنها به جای اینکه بر مشکلات تمرکز شود اثرات بیشتری را برای انسان‌ها در پی خواهد داشت.

نظریه روانشناسی فرد مدار کارل  راجرز

کارل راجرز به این نتیجه رسیده بود که اگر بیمار مسیر درمان را خودش طی کند، زودتر به نتایجی که می‌تواند زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد خواهد رسید. همین امور او را به سوی طراحی شیوه درمانی انسان گرا سوق داد. اگر بیمار بتواند نظرات خود را که هر چند غلط به نظر می‌رسند مطرح کند، تمامی افکارش را مطرح کرده است و همین امر به درمان او کمک می‌کند. باید در جلسات درمانی به بیمار اجازه دهیم که خودش باشد و درمانگر نیز باید خودش باشد.

او بر این اعتقاد بود که انسان‌ها از دوران کودک یاد می‌گیرند که برای جلب توجه و محبت دیگران باید به گونه‌ای رفتار کنند که به دلخواه دیگران است. به طور مثال، والدین زمانی به کودکان توجه دارند که مطابق با میل آنها رفتار می‎کنند و این مسئله باعث می‌شود که انسان‎های احساسات عمیق و واقعی خود را کنار بگذارند و به دنبال ارزش‌های والدین خود باشند.

آشنایی با نظریه راجرز و پذیرش شخصیت افراد

به طور کلی، نظریه کارل راجرز به این موضوع اشاره می‎کند که هر فرد را باید به گونه‎ای که هست بپذیریم و به آن احترام بگذاریم. او در طول سالیان زیاد رواندرمانی به این نتیجه رسیده بود که بسیاری از افراد تمایل دارند خودشان باشند و حتی تمایل دارند نقابی را که سالهاست بر چهره گذاشته‌اند از چهره خود بردارند. این دقیقا همان چیزی است که باعث موفقیت افراد می‌شود. افرادی که تصور می‎کنند که اطرافیان مشکل اصلی آنها هستند و نمی‎توانند رفتارشان را تحمل کنند در واقع همان افرادی هستند که نگران طرز فکر دیگران در مورد خودشان هستند.

نظریه کارل  راجرز چگونه بر نظریات نویسندگان دیگر اثر گذاشت؟

شاید برای شما جالب باشد که بدانید نظریه روانشناسی کارل  راجرز به زودی مورد توجه قرار گرفت و توانست وارد علومی از جمله مذهب، سیاست، قانون روابط اخلاقی و آموزش و پرورش شود. به همین دلیل، می‎توان اثربخشی و تاثیرات نظریه کارل راجرز را بر آثار نویسندگان دیگر مشاهده کرد. استیفن کاوی در کتاب هفت عادت این مسئله را مطرح کرد که هر فردی باید بتواند دیگران را درک کند تا به درک متقابل دست پیدا کند.

سخن پایانی

تا به اینجا تلاش کردیم اطلاعات کاملی را در مورد کارل راجرز در اختیار شم قرار دهیم. همانطور که متوجه شده‌اید کارل راجرز یکی از روانشناسان مطرح قرن حاضر است که با نظریات خود توانست تغییرات زیادی را در دنیای روانشناسی به وجود بیاورد.

موسسه فرینش به عنوان یکی از بزرگترین موسسات آموزش روانشناسی اقدام به برگزاری کارگاه های روانشناسی کرده است و علاقه‌مندان می‌توانند با توجه به نیازهای خود در این کارگاه ها ثبت نام کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *