ویلیام جیمز یکی از اثرگذارترین افرادی است که در قرن بیستم شناخته شده است و امروزه آن را پدر روانشناسی آمریکا میدانند. او اولین مربی بود که دورههای روانشناسی را در آمریکا برگزار کرد. او روانشناس، مورخ و فیلسوف آمریکایی است و به عنوان بنیان گذار مکت پراگماتیسم شناخته میشود. مطالعات او در روانشناسی و فلسفه بسیار عمیق بود و همین امر باعث شد که بتواند نظریات پر مغزی را ارائه دهد. همچنین؛ در حرفه پزشکی نیز مشغول به فعالیت بود.
ویلیام جیمز کیست
ویلیام جمیز در یک خانواده ثروتمند در نیویورک به دنیا آمد و پدرش نقش بسیار مهمی در رشد او داشت. پدرش روحانی سرشناسی بود که باعث شده بود بتواند در دنیای سیاست نفوذ داشته باشد. یکی از مواردی که بهتر است در زندگینامه ویلیام جیمز بدانید این است که او با مشکلات زیادی متولد شد و مشکلات بینایی و گوارشی تا پایان عمر همراه او بود.
پدر ویلیام شدید تحت تاثیر عرفان امانوئل قرار داشت و همین امر باعث شد که برای یادگیری این مکتب به فرانسه بروند و سوییس بروند و در این مکتب پرورش داده شوند. پس از آن، ویلیام به آمریکا بازگشت و تصمیم گرفت که ادامه تحصیل بدهد.
مسئله دیگرهی که در آشنایی با ویلیام جیمز مطرح میشود این است که ایشان علاقه زیادی به نقاشی داشتند و میخواستند رشته نقاشی را انتخاب کنند. اما پدرشان او را از این کار منصرف کردند و در پایان در رشته شیمی در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد. پس از آن، وارد رشته پزشکی شد. جیمز به یک سفر دریایی علمی رفت و دچار کمر درد شدید شد. همین امر باعث شد که برای درمان با آبهای معدنی به آلمان برود. این بخش نقطه عطفی در بیوگرافی ویلیام جیمز است. زیرا باعث شد که او با روانشناسی ویلیهم وونت آشنا شود و تصمیم گرفت روانشناسی را به یک علم تبدیل کند.
ویلیام جمیز بیماری در دورهای از زندگیاش به بیماری قلبی دچار شد و برای مدتی او را خانه نشین کرد. در پایان، دوباره به کار خود بازگشت و تدریس در دانشگاه هاروارد را ادامه داد. در سالهای پایانی به حاشیه شهر رفت و در یک خانه روستایی زندگی کرد و بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست داد.
بازگشایی اولین آزمایشگاه تجربی در آمریکا
پس از آنکه ویلیام تحصیلات خود را در رشته پزشکی به پایان رساند، در دانشگاه هاروارد فیزیولوژی تدریس میکرد. پس از آن او تصمیم گرفت اولین آزمایشگاه تجربی را در آمریکا تاسیس کند. یکی از مهمترین کتابهایی که از او باقی مانده است کتاب اصول روانشناسی است که سالها مد نظر اساتید این رشته قرار داشت و به دانشجویان رشته روانشناسی آموزش داده میشد.
بیماری افسردگی و طولانی شدن نگارش کتاب
با اینکه جمیز از جمله دانشمندانی است که هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ شان اجتماعی در جایگاه بسیار خوبی قرار داشت، اما متاسفانه در طول زندگی خود دچار بیماری افسردگی شد. این بیماری باعث شد که نگارش کتابش 12 سال طول بکشد. اما زمانی که این کتاب انتشار پیدا کرد، تحولات زیادی را در دنیای روانشناسی به وجود آورد و بیشک، یکی از بهترین کتابها در حوزه روانشناسی است.
فلسفه و روانشناسی
در سالهایی که ویلیام جیمز در رشته روانشناسی کار میکرد روانشناسی بخش از علم فلسفه بود. با توجه به این موضوع که ویلیام با فلسفه آشنایی کاملی داشت، به زودی توانست در این مسیر به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند. در یک کنگره که در مونیخ آلمان برگزار شد، ویلهم وونت را پاپ روانشناسی قدیم و ویلیام جیمز را پاپ روانشناسی دنیای مدرن معرفی کردند. در واقع، ویلیام با خدماتی که به این رشته کرده بود توانسته بود به عنوان رهبر روانشناسی شناخته شود. خدمات او بسیار گسترده بود و گامهای بلندی را برای معرفی این رشته برداشته بود. روانشناسی مدرن مدیون خدماتی است که ایشان در این راه عرضه داشتند و توانستند تغییرات زیادی را در این رشته به وجود بیاورند.
نظریات مهم جیمز
جیمز در شکلگیری نظریات زیادی مشارکت داشت و توانست نظریات متعددی را ارائه دهد. این نظریات به شرح زیر هستند:
- کارکردگرایی: یکی از کارهای بسیار مهمی که جیمز انجام داد مخالفت با تمرکز ساختارگرایانه بر روی یک موضوع بود. او بر این عقیده بود که تجزیه رویدادهای ذهنی به عناصر کوچک دستاورد چندانی را برای انسان به همراه ندارد. اما در عوض؛ باید تلاش کرد و بر کلیت یک رویداد تمرکز کرد و تاثیر محیط را بر رفتار در نظر گرفت. این مسئله باعث میشود که بهتر بتوانیم به درون انسانها پی ببریم.
- نظریه احساس جیمز لانژ: یکی دیگر از نظریاتی که توسط ویلیام جیمز مطرح شد همین نظره است که پیشنهاد میکند ابتدا یک رویداد باعث میشود یک واکنش فیزیولوژیک در بدن انسان به وجود بیاید و پس از آن میتوان آن را تفسیر کرد. در واقع، احساسات ما ناشی از واکنشهای فیزیولوژیک است. البته باید بدانید که جیمز و کارل لانگ که یک دانشمند دانمارکی بود به صورت مستقل این نظریه را ارائه دادند.
- پراگماتیسم: شاید بتوان گفت یکی از اثرگذارترین تئورهایی که در قرن بیستم ارائه شد و باعث شد که تغییرات زیادی در دنیای روانشناسی به وجود بیاید نظریه پراگماتیسم است. این نظریه به این مسئله میپردازد که حقیق یک ایده را نمیتوان اثبات کرد. بلکه بهتر است به سودمندی یک ایده توجه داشته باشیم.
روانشناسی از نظر ویلیام جمیز
نگاهی دقیق به روانشناسی جیمز نشان میدهد که او به غریزه اعتقاد بسیار زیادی داشت و تمامی رفتارها را بر اساس غریزهای که در انسانها وجود دارد تفسیر میکرد. او به این مسئله اعتقاد داشت که هر موجود زندهای میتواند با کسب تجارب گوناگون غریزه خود را تغییر دهد و این مسئله در طول زندگی رخ میدهد. الگوهای رفتاری شبه غریزی از جمله مواردی هستند که در طول زندگی به وجود میآیند و عادت نامیده میشوند.
ممکن است اکنون این سوال برای شما پیش بیاید که آیا ویلیام جیمز میان غریزه انسان و حیوان تفاوت قائل بود یا خیر. نگاهی به بررسی آثار او نشان میدهد که جمیز تفاوتهای زیادی را میان غریزه انسان و حیوان قائل بود و به این مسئله اعتقاد داشت که رفتاهاری حیوانات ساده و محدود است. اما غریزه انسانی بسیار پیچیده است و انسانها در تمامی مدتی که در این کره خاکی زندگیم یکنند غریزه خود را تغییر میدهند. انسانها خواستهها و امیال بسیار زیادی دارند. البته باید بدانید که شکل گیری عادت جدید در انسان کاری بسیار سخت و زمان بر است. هر انسانی که میخواهد عادت جدیدی را در خود به وجود بیاورد باید تمرین و ممارست داشته باشد و قاطعانه عمل کند. این مسئله باعث میشود که عادت در مغز انسان به وجود بیاید.
جمیز برای اثبات این ادعایش به این موضوع استناد میکرد همانطور که استفاده از نوشیدنیهای الکی به صورت پراکنده در پایان ما را به یک دائم الخمر تبدیل میکند، تکرار اعمال پراکنده میتواند ما به فردی مقدر در حوزه اخلاقیات تبدیل کند.
روانشناسی به دنبال چیست؟
اکنون ممکن است این سوال برای شما مطرح شود که روانشناسی ویلیام جیمز به دنبال چیست؟ باید بدانید جیمز به این نظریه اعتقاد داشت که انسانها توسط دیواری به نام جمجمه از یکدیگر جدا میشوند. بخشی از این دیوار متعلق به خود فرد است و بخشی از آن به دیگران تعلق دارد. روانشناسی در صدد کشف ریشه افکار و احساساتی است که در انسانها وجود دارد. بر اساس این نظریه، انسانها دارای دیدگاههای متفاوتی هستند و میتوانند دیدگاه خود را نسبت به مسائل مختلف تغییر بدهند.
انسانها دارای احساساتی هستند که در طول خواب و بیداری، زمان گرسنگی و سیری، احساس خستگی و شادابی، شب و روز تغییر میکند. همچنین، انسانها در طول رشد از کودکی تا بزرگسالی تغییرات زیادی را تجربه میکنند. بنابراین، ممکن اکنون چیزی برای ما جالب و هیجان انگیز باشد. اما سالهای بعد این موضوع برایمان جذاب نباشد.
افکار انسان منحصربه فرد است
یکی دیگر از مواردی که در روانشناسی ویلیام جیمز مطرح میشود این است که افکار انسان منحصربهفرد و غیر قابل تکرار است. بنابراین، افکار انسانها تغییرات و دگرگونیهای زیادی را تجربه میکند. جمیز معتقد بود که تغییراتی که در افکار انسانی رخ میدهد با خصلت انسانی مطابقت دارد.
جمیز در نظریاتش به این مسئله اشاره میکند که فکر انسان مانند یک چشمه جوشان است که همواره در حال جاری شدن است. او در یکی از کتابهایش مینویسد که گذر اندیشه از موضوعی به موضوع دیگر، به این معنا نیست که وقفهای در آنها رخ داده است، بلکه بدین معناست که انسان زنده است و این گذر هم بخشی از جریان اندیشه اوست.
جمیز میخواست کاوشگر یا یک میلیونر شود. اما در پایان به این نتیجه رسید که هر فرد فقط یک نفر است. برای رسیدن به موفقیت باید هر فرد الگو و مسیر حرکت خود را انتخاب کند و تلاش خود را در این مسیر متمرکز کند. البته باید بدانید جنبه بد در این تفکر این است چنانچه انسان به هر دلیلی نتواند به نتیجه برسد و شکست بخورد، دچار یاس و ناامیدی بسیار زیادی خواهد شد.
ویلیام جمیز بر این عقیده بود که توهم و خیال بافی از جمله اموری هستند که میتوانند موفقیت انسانها را تحت تاثیر قرار دهند. به طور کلی، روانشناسی جیمز روانشناسی فردگرا و عملگرا است. او به این مسئله اعتقاد داشت که مغز انسان مانند یک شفق قطبی است که توازن آن دائما بهم میخورد و سپس به تعادل میرسد.
سخنان ویلیام جیمز
ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس برجسته آمریکایی، نه تنها با آثار علمی و فلسفی خود شهرت یافته بلکه سخنان و نقلقولهای او نیز جایگاه خاصی در میان علاقهمندان به دانش و فلسفه پیدا کردهاند. جیمز با بیانی ساده و در عین حال عمیق، توانسته است مفاهیم پیچیدهای همچون اراده آزاد، تجربه دینی، و خودآگاهی را به شکلی قابل فهم و دلنشین ارائه دهد. سخنان او اغلب به نوعی بیانگر تفکر مثبت، نگرش واقعگرایانه به زندگی و اهمیت تجربه شخصی در درک جهان هستند.
سخنان ویلیام جیمز به دلیل محتوای غنی و آموزندهشان همواره مورد توجه قرار گرفتهاند. او با تاکید بر اهمیت تجربه شخصی و عملگرایی، به مخاطبان خود نشان میدهد که هر فرد میتواند با تکیه بر تجربیات و باورهای خود، زندگی بهتری را تجربه کند. جملاتی همچون “اولین قدم در رسیدن به هر هدفی این است که تصمیم بگیرید نمیخواهید در همان جایی که هستید باقی بمانید” یا “ایمان داشته باشید که زندگی ارزش زیستن دارد و باور شما به این ارزش کمک میکند تا این واقعیت پدیدار شود”، الهامبخش و راهگشا برای بسیاری از افراد بودهاند.
از دیگر ویژگیهای برجسته سخنان جیمز، توانایی او در ایجاد ارتباط بین مفاهیم فلسفی و روانشناختی با زندگی روزمره است. او با زبانی ساده و شیوا، مخاطبان را به تفکر و تعمق دعوت میکند و به آنها کمک میکند تا با نگاهی تازه به مسائل و چالشهای زندگی بنگرند. به همین دلیل، نقلقولهای ویلیام جیمز نه تنها در میان اهل علم و دانش، بلکه در میان عموم مردم نیز محبوبیت فراوانی دارند و به عنوان منابعی الهامبخش برای زندگی بهتر و معنا دارتر شناخته میشوند.
سخن پایانی
تا به اینجا تلاش کردیم اطلاعات کاملی را در مورد ویلیام جیمز در اختیار شما قرار دهیم. جمیز یک روانشناس، مورخ و پزشکی است که توانست با نظریات خود پیشرفتهای زیادی را در علم حاصل کند.
موسسه فرینش به عنوان یکی از بزرگترین موسسات آموزش روانشناسی اقدام به برگزاری کارگاه های روانشناسی کرده است و علاقهمندان میتوانند با توجه به نیازهای خود در این کارگاه ها ثبت نام کنند.
14 دیدگاه “آشنایی با ویلیام جیمز | بنیان گذار مکتب پراگماتیسم”
ممنونم ازتون بابت تولید محتوا های خوبتون
ممنون از نظر پر مهر شما
ممنونم ازتون بابت تولید محتوا های خوبتون
ممنون از نظر پر مهر شما
ویلیام جیمز عالیههه
واقعا این مرد خیلی ادم بزرگی بوده من همیشه درباره ویلیام جیمز میخونم و هرچی بیشتر دربارش میفهمم خیلی بیشتر عاشقش میشم ممنون از مطلب خوبتون
ما در فرینش همیش سعی داریم بهترین محتوا را با اطلاعات درست برای شما در نظر بگیریم ممنونم از نظر پر مهر شما
ممنونم ازتون اطلاعات خوبی بود
سخنان ویلیام جیمز همیشه سخنان خیلی پر باریه ممنون از اطلاعات خوبی که ارایه کردید
ویلیام جیمز بی نظیره
ویلیام جیمز بی نظیره
با توجه به سخنان ویلیام جیمز میشه خیلی چیزارو از زندگی بهتر فهمید
ممنون از مطلب خوبتون
ممنون از نظر پر لطف شما